دولت آمریكا به دلیل داشتن هژمونی دلار ، كنترل عظیمی بر بقیه جهان دارد. کشورها نمی توانند از سیستم دلار خارج شوند. اگر ترجیح دهند این کار را انجام دهند مجازات می شوند.
بازی ژئوپلیتیک تاکنون و با هزینه بسیاری از مردم اینگونه کار کرده است.
دلار به عنوان وسیله ذخیره جهانی به پایان وضعیت خود رسیده است.
برای همیشه نمی توانید پول چاپ کنید. برای تأمین مالی هر کاری که دولت ها می خواهند انجام دهند ، نمی توانید باد کنید.
اگر به سقوط قدرت خرید دلار و سایر ارزها برسیم ، احتمالاً شاهد قیمت موشک طلا خواهیم بود: تفاوت نسبی بین قدرت خرید طلا و سقوط قدرت خرید دلار.
آیا بانکهای مرکزی توسط جهانیان کنترل شده اند؟
بانک های مرکزی با کاهش ارزش پول ها بدبختی هایی ایجاد کرده اند. زمانی رخ خواهد داد که واقعیت به دولتها ضربه بزند. آیا بانک های مرکزی این کار را به طور مستقل انجام می دادند یا بازی های دیگری در این امر دخیل بود؟
اگر دلار و ارزها سقوط کنند چه؟ اینطور نیست که بگوییم هرج و مرج ایجاد خواهد شد. دولت ها به حیات خود ادامه خواهند داد. اما برای وجود آنها به امور مالی نیاز دارند.
چه زمانی / اگر دلار و ارزهای دیگر سقوط کنند ، جایگزین آن چه خواهد بود؟ اگر بگوییم که این پول دیجیتال (ارز رمزنگاری شده) است ، به سادگی می گوییم بانک های مرکزی دیگر وجود نخواهند داشت. زیرا آنها به طور مستقیم آن بازار را کنترل نمی کنند. بنابراین ، وقتی ارزها سقوط می کنند ، دولت ها هیچ پولی ندارند. دولت ها اصلاً چنین چیزی را دوست ندارند. آنها مجبور به معرفی چیزی می شوند که به آنها نوعی پول می دهد. در واقع این بدان معناست که آنها از تنها چیزی که در دست دارند یعنی طلا کسب درآمد می کنند.
دیجیتال پول ممکن است ذخیره ارزشمندی باشد. اما مشکل دیجیتال پول این واقعیت است که (1) بانک های مرکزی مالک دیجیتال پول نیستند ، اما صاحب طلا هستند. آخرین چیزی که آنها می خواهند متوسل شوند ذخایر طلای آنها است. (2) اگر برای سرمایه گذاری در تولید چیزی پول قرض می گیرید ، باید بدانید ارزش نهایی آن پول چقدر است. اگر دیجیتال پول را برای مدت زمان مشخصی قرض می گیرید ، باید بدانید قیمت نهایی آن چقدر خواهد بود. در مورد پول دیجیتال ، شما هیچ درکی از قیمت نهایی ندارید. این امر دیجیتال مانی را به عنوان یک وسیله سرمایه گذاری در صنعت رد می کند.
به عنوان یک پول عملی ، شما به انعطاف پذیری نیاز دارید. برای انعطاف پذیری ، مقدار طلا نباید توسط دولت ، بلکه توسط بازار تصمیم گیری شود. این انعطاف پذیری بسیار مهم است. طلا از دو منبع تأمین می شود: یکی از منابع معدن. فقط نیمی از سهام دیگر طلا در واقع برای مقاصد پولی نگهداری می شود. باقی مانده جواهرات و سایر قطعات است. اگر تقاضای طلا از بازار وجود داشته باشد ، می توان با گسترش مقدار قراضه ، آن را تأمین کرد.
آیا کشورهایی مانند چین ، روسیه و ترکیه در سطح جهانی در صورت به دست گرفتن چنین بازار آزاد وضعیت بسیار بهتری خواهند داشت؟
در یک سناریوی رادیکال تر ، اگر حتی توسط Digital Money پول طلا تولید شود ، دولت ها و بانک های مرکزی کاملاً از تجارت خارج می شوند. آنها در بن بست قرار می گیرند و دیگر از اهمیت برخوردار نیستند. آنها دیگر قرارداد اجتماعی جان لاک را تحقق نخواهند داد: یک تغییر عمده در مدل دولت غربی. اگر این چنین باشد ، انتقال آسان نخواهد بود و گزینه ساده “هیچ” است.
برای ادامه دولت ها پس از سقوط ارز ، آنها باید این واقعیت را بپذیرند که سرنوشت پول را آنها تصمیم نخواهند گرفت بلکه بازار تصمیم خواهد گرفت.
بازاری که قوانین آن بعداً توسط تکنسین ها تعیین می شود؟
با وجود چنین نسخه های رمزنگاری وحشی ، من معتقدم که طلا احتمالاً پول آینده خواهد بود. به این دلیل نیست که پول گذشته بوده است که همه چیز شکست خورده است. به این دلیل است که دولت ها آن را دارند. این تنها وسیله ای است که آنها می توانند ارز خود را ادامه دهند تا دولت هایشان ادامه دهند. همچنین ، طلا پول درستی است زیرا قدرت خرید آن فروپاشی نمی کند ، شما نمی توانید آن را به همان اندازه که می خواهید چاپ کنید و تورم هم ندارد.